سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوش بحال بعضی ها...

سلااااااااام به همه بزرگواران....مدت تقریبا طولانی نبودم...بدلیل نایل شدن به مقام زیبای مادری......الانم اومدم یه مطلب بزارم از حسرتی که خیلی وقته منوسوزونده ولی امیدوارم بالاخره یه روزی منم..........................

خوشا بحال دل بی شکیب بعضی ها

هزار غبطه به حال عجیب بعضی ها

قنوت وتر...سحر...در جوار شش گوشه

طبیب حاذق درد غریب بعضی ها

نصیب همچو منی مهر تربت و حسرت

برات کرب وبلا هی نصیب بعضی ها

دلم شگسته خدایا مرا اجابت کن

به حق حرمت امن یجیب بعضی ها

به همنشینی پاکان کربلا رفته

گرفته دامن من بوی سیب بعضی ها.......

                                                          اللهم الرزقنا کربلا فی اربعین بحق شهدا...


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 93 آبان 28 ساعــت ساعت 8:23 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
خادم الارباب...

کسی که یک عمر به دنبال حسین (ع)دویده است ارزش همراهی با حسین را می فهمد.خاصه در لحظات حساس...

کسی که یک عمر بی تاب سفر کربلا بوده است،شیرینی هم جواری با حسین را درک می کند.کسی که سختی رسیدن به کربلا را چشیده است قیمت ماندن در کربلا با حسین را می داند و جدایی از او برایش جهنم است،آنجاست که بی تابی می کند و لحظه لحظه ی با حسین بودن را از دست نمی دهد.آنجا التماس رنگی دیگر پیدا می کند...

شاید فلسفه ی اینکه بعضی چیزها را راحت به انسان نمی دهند به همین خاطر باشد که راحت از دست ندهد...باید زمینه ها را آماده کرد تا انسان قدردان باشد.

کسی که از کوچه پس کوچه های ربذه به پای علی و حسن و حسین علیهم السلام دویده است تا به کربلا برسد ارزش خادمی را می فهمد،ناز پرورده ی تنعم راهی به دوست نخواهد برد.خادم بادآورده را بادی خواهدبرد...

کاش ما هم مثل جون ابن حوی خادم الارباب باشیم...جون کسی است که لذت خادمی امام راچشیده،لذت انس و شیرینی حضور را،برای همین است که امام را رها نمیکند...به هرکسی حسینی شود ملکوت آسمانها و زمین را نشان میدهند...کاش به ما هم..............

  خدایا ما را هم به خادمین شهدا و ارباب شهدا برسان...

                                                                                                                              یاودود...


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 92 آذر 7 ساعــت ساعت 7:4 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
یار کربلایی ام همراهیم کن...

برای کسی که آسمان دلم همیشه برایش فیروزه ایست

سلام حاجی،اجازه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیشب یادت بر سقف خاکستری دلم خیمه زد,آسمان پر بود از قندیل ستاره های رنگارنگ,اما ستاره ی کویر من که تو باشی از منظر نگاهم دور بود,از گلها خبرت را گرفتم,از پرنده ها رد پروازت را گرفتم ولی آنها هم دی پی توبودند...ای بهاری که مشامم را با عطر لبخندت آکندی,ای پرستویی که حنجره ام پر از آواز توست,نگاهم کن............................

ای کاش میامدی و زندگی ام را پر از نور میکردی... ای مسافر,ای یار کربلایی ام!ای که با آسمان پیوندابدی بستی:آیا میبینمت؟!آیا میشود بیایی و با هم به زیارت ارباب برویم؟!کاش بشود...دلم پر است از حرفهای نگفته...بی خیال دل,همیشه دوستت دارم ای که در عرش جا و مکانی داری.دعایم کن که محتاج تر از همیشه چشم انتظار دعایت هستم...به همه ی آسمانی ها سلام این زمینی حقیر را برسان .......................................................................................................................

تنها دلیل من که خدا هست و این جهان زیباست و این حیات عزیز و گرانبهاست لبخنند چشم توست, هر چند با دیدن تبسم شیرینت آنچنان از خویش میروم که نمیبینمش درست, لبخند چشم تو در چشم من,وجود خدا را آواز میدهد, در جسم من,تمام روح حیات مرا پرواز میدهد جان مرا که دوریت از من گرفته است شیرین و خوش به من باز میدهد. من تماشای تو میکردم و غافل بودم کز تماشای تو جمعی به تماشای منند...


                                                             هوالودود


+ نوشته شـــده در سه شنبه 92 شهریور 19 ساعــت ساعت 8:20 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
بی بهانه...

 

نوشته بود:
فرماندهش را برده بود خواستگاری،می گفت:حاجی جون!آخه این چه حرفی بود زدین؟
من خونه ام کجا بود؟فرمانده گفت:نگران نباش!
سپاه یک خانه بهش داده بود،می گفت لازم ندارم...

نوشته بود:
گیر افتاده بودیم،باید منتظر می ماندیم،هر کسی یک جایی پناه می گرفت
نه از تیر،نه از ترکش،نه از خمپاره،از تیغ آفتاب...

 نوشته بود:
اولین باری بود که آرپی جی میزدم،تانک عراقی را نشانه گرفتم،شلیک کردم
تیر چراغ برقی که جلویم بود افتاد...

    یاودود...

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 92 مرداد 13 ساعــت ساعت 7:59 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
انتخاب با نگاه شهدا...

کاش در این انتخابات حق را نشانمان  دهند آنان که خود در شرایط  سخت حق را یافتند.......نیم نگاهی ما را بس...

یادتان زمزمه ی نیمه شب مستان باد.....

                                                                   یاودود...


+ نوشته شـــده در جمعه 92 خرداد 3 ساعــت ساعت 9:1 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
میشداغ یعنی...

و من باز هم برگشتم از میشداغ عشق..............

میشداغ یعنی...

میشداغ یعنی سلام عزیزم،خوش اومدید خسته نباشید زیارت قبول...

میشداغ یعنی بودن و هست شدن

میشداغ یعنی دعوت صیاد

میشداغ یعنی همه زیبایی ها

میشداغ یعنی رویای شیرین ناتموم

میشداغ یعنی قصه ای که غصه اش را پایانی نیست

میشداغ یعنی تپش قلب خادم در اشتیاق ورود زایر

میشداغ یعنی دود کردن اسپندبرای زایری غایب ازنظر

میشداغ یعنی بودن سربهترین سه راهی دنیا

میشداغ یعنی خواهرا آب از منبع تامین میشه صرفه جویی کنید

میشداغ یعنی چشای پف کرده سرصبح

میشداغ یعنی جمع کردن کره مرباهای صبحانه زایر

میشداغ یعنی توسلای بعد نماز عصر

میشداغ یعنی بیعت هر روزه با ایمه و شهدا

میشداغ یعنی همیشه لبخند زدن

میشداغ یعنی دراوج خستگی دم نزدن

میشداغ یعنی خوردن قورمه سبزی با تمام وجود

میشداغ یعنی تکاور منم اوستادم علیست

میشداغ یعنی بادسرد سرصبح

میشداغ یعنی خیره شدن به تپه شهدا

میشداغ یعنی سکوت شب و ستاره ها

میشداغ یعنی عزیزم فاصله رو پرکن سریعتر حرکت کن

میشداغ یعنی سکوت تفکر ذکر

میشداغ یعنی رهاشدن ازخوددرنقطه رهایی

میشداغ یعنی چای بعد رزم

میشداغ یعنی حنایی حناتر  از همه حناها

میشداغ یعنی آش نذری پختن

میشداغ یعنی مهردرست کردن باتربت مناطق

میشداغ یعنی کشتن عقرب

میشداغ یعنی تاکردن700 تاپتو

میشداغ یعنی ریاکاری درحداعلا

میشداغ یعنی دعاهای سرسفره

میشداغ یعنی کنسرت زیبای قورباغه ها

میشداغ یعنی سرستون و ته ستون

میشداغ یعنی بارمزیافاطمه الزهرا به قلب دشمن یورش بردن

میشداغ یعنی پشه نگو خرس بگو

میشداغ یعنی وداع باهرچه که غیر میشداغ است

میشداغ یعنی به فراقش نتوان عادت کرد

میشداغ یعنی عشق یعنی زندگی

میشداغ یعنی یه تیکه از دنیا که اسم دنیا اصلا بهش نمیاد،اصلادنیانیست،انگاراشتباهی ازآسمون افتاده پایین

میشداغ یعنی همه دارایی میشداغی ها

میشداغ یعنی اتاق تاریک باباصیاد

میشداغ یعنی برای همه بودن

میشداغ یعنی دختربابا صیادشدن

میشداغ یعنی جشن پتو

میشداغ یعنی دوبار کانال کمیل گرفتن ازباباصیاد

میشداغ یعنی 19تا رفیق ماه پیداکردن

میشداغ یعنی درپناه حق باشید خادمای میشداغ رو دعاکنیدتومناطق،خداحافظ عزیزم...

میشداغ یعنی خیلی چیزا که نمیشه گفت،اصلا زبان قاصره ازوصف میشداغ...میشداغ یعنی یه دنیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...یه دنیا دلتنگی

به امید دیدار میشداغ...خادماتو دعاکن

 

 

                                                           بعونک یاودود

 

 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 92 فروردین 19 ساعــت ساعت 7:47 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
آخرین نوشته مردی که خدارادیده بود...
آن چه خواهید خواند ، متن یادداشت است که دقایقی قبل از شهادت روح الله شنبه ای فرمانده واحد عملیات سپاه پاسداران استان ایلام نوشته شده است:

بسم الله الرحمن الرحیم
به خدا راهم را تشخیص داده ام و خدا را دیده ام و هدف و مقصد را شناخته ام . دشمن را نیز به عیان دیده ام، پس چرا بر این مرکب خوشبختی که گاهی می باشد، به سوی الله به پیش نتازم و قلب دشمنان حق و حقیقت را آماج گلوله هایم قرار ندهم و در این راه به نوشیدن شربت شهادت چون دیگر برادرانم نائل نگردم .

روح الله شنبه ای...


==============================================


وقتی اینارو میخونم . یه دفعه یه چیزی رو دلم سنگینی میکنه .

یه حسرت عظیم با یه بغض پهناور که همه وجودمو میگیره و با خودش میبره تا سمت خفه شدن.


دنیای من خیلی با این دنیا فرق داره .
دنیاشونو نمیشناسم
انگار مال قرنها پیشن.

ادمهایی که خدا رو میدیدن...

تصور کن آدمهایی بودن که پول و قدرت با وجود اینکه به دست درازی بهش تسلط کامل داشتن ، براشون ارزش نداشت و پوچ بود.
به قول خودمون اصلا تو این باغا نبودن.

میدونم که بهشون مدیونم ولی نمیفهمم .
مگه میشه ادم اینقدر وسیع و پهناور باشه؟
جالب اینجاست که نه پیامبر بودن و نه معصوم
نه عارف و نه ایت الله
ولی هیچی کم نداشتن.
وقتی ازشون میخونی ، توشون غرق میشی. چنان غریقی که کسی غیر خودشون نمیتونن نجاتت بدن .
با کاراشون چنان به وجدت میارن که بی اختیار اشک تو چشات جمع میشه .

همه ی ما ایرانی ها با هر قومیت و نژاد و دین و ایین و تفکری ، به هیچ وجه به خودمون اجازه نمیدیم که حتی به اندازه سر سوزنی از کار بزرگشون کم کنیم .

هممون با تمام وجودمون مدیون و ممنونشونیم.

برای شادی روحشون صلوات


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91 دی 28 ساعــت ساعت 5:25 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
محرم آمد...

گاهی داغ آنقدر بزرگ است که سراسر تاریخ را فرا می گیرد!
گاهی قیام آنقدر اثربخش است که خاکسترهای روبه خاموشی را دوباره شعله ور میسازد!
گاهی حضور خدا آنقدر قابل لمس است که میتوان تک به تک به میدان رفت و ناجوانمردانه به شهادت رسید!
گاهی شش ماهه آنقدر بزرگ است که قربانی میشود!
گاهی سه ساله آنقدر با عظمت است که تاب اسارت می آورد!
گاهی دنیاطلبی آنقدر زیاد است که امام و ندای حمایت خواهی اش نشنیده گرفته میشود!
گاهی فاجعه آنقدر عظیم است که زمین را تاب نیست!


و گاه.... ما چقدر غافلیم و دور...!!!

 


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 91 آذر 1 ساعــت ساعت 7:9 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
اینجا ایران است...

اینجا ایران است حاکمش نائب امام زمان است.

و پاکترین رهبر جهان است.

قدرت بسیجیانش ، کابوس اهریمنان است.

 اینجا اجناس گران است. چون تحریم دشمنان است.

اما ایرانی صبور و قهرمان است.

هدف ما از زندگی، نان نیست، حفظ ایمان است.

کسی قبول می شود که در خط شهیدان است.

پیروی از"ولایت" وصیت آنان است.

 ایرانی غیور و با وجدان است.

نه فقط فلسطین، بلکه حامی تمام مظلومان است....................

                                           اینجا ایران است...

                                                                                      هوالودود...

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 91 آبان 9 ساعــت ساعت 6:39 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
دفاع مقدس

هفته ی دفاع مقدس یه بهونه ایه که سیما هرچی فیلم و کلیپ دفاع مقدسیه پخش کنه...انگار تو طول سال جلوشونو گرفتن...بگذریم.ما که بدمون نمیاد...هرچی بیشتر بهتر...این روزا با دیدن تصاویر جبهه و شهدا دلم بیشتر از همیشه هوای منطقه رو میکنه و میشداغ عشق.......

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا فقط یه لحظه نگاه یه تپه ی شهدا رو میخوام...آی شهدا:اگه تو این روزا نگام نکنید دیگه کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این روزا دلم قدقامت کوههای استوار میشداغ گرفته......شهدا صدام میکنید؟منتظرم....

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 91 مهر 4 ساعــت ساعت 7:29 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر